کد خبر 241885
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۷:۰۶

مهمترين پرسشي كه طي روزهاي اخير همواره در رسانه‌ها و مجامع فكري مطرح مي‌شود اين است كه آينده روابط كاخ سفيد - كرملين به كدام سمت پيش خواهد رفت.

به گزارش مشرق به نقل از ایراس، از زماني كه كاخ سفيد اعلام كرد باراك اوباما ديدار خود با ولاديمير پوتين را در نشست گروه ۲۰ لغو كرده، پرسش‌ها و تحليل‌هاي بسياري را به خود معطوف كرده است. مهمترين پرسشي كه طي روزهاي اخير همواره در رسانه‌ها و مجامع فكري مطرح مي‌شود اين است كه آينده روابط كاخ سفيد - كرملين به كدام سمت پيش خواهد رفت.

نشست اين گروه در روزهاي ۵ و ۶ سپتامبر (۱۴ و ۱۵ شهريور) در سن پترزبورگ انجام خواهد شد.

بنابراين لغو اين ديدار در خاك روسيه بسيار پرمعناتر جلوه مي‌كند. به هر جهت نوع كنش‌ها و واكنش‌هاي روسيه و آمريكا در قبال يكديگر، به دو كشور محدود نمي‌ماند و عمده جغرافياي جهان و سياست‌هاي بيشتر واحدهاي سياسي را در نظام بين‌الملل تحت تاثير قرار مي‌دهد. ظاهر مسئله نشان مي‌دهد كه اعطاي پناهندگي يك ساله مسكو به ادوارد اسنودن چنين شرايطي را فراهم كرده است اما آيا واقعا اين گونه است؟

اهميت اسنودن

ادوارد اسنودن، پيمانكار آژانس امنيت ملي بود كه پس از كسب اطلاعات ارزشمند و ضد حقوق‌بشري آمريكا تصميم به افشاي آن گرفت به اين دليل كه آن را بر خلاف مباني انساني و حفظ حريم شخصي مي‌دانست. اما براي در امان ماندن مي‌بايست به قدرتي تكيه مي‌كرد كه توان حمايت از آن را داشته باشد. وي در اين راه حتي نيازمند بازگو كردن و افشاي اطلاعات بيشتر و عميق‌تري است كه روسيه خواهان آن است. چين نيز در كنار روسيه تا مراحلي وارد اين بازي اطلاعاتي شد اما به اين دليل كه بر اساس سياست فاصله گرفتن از تنش‌هاي بين‌المللي عمل مي‌كند «هنوز» قصد ندارد به شكل علني به فضاي سياسي – امنيتي به خصوص در رابطه با آمريكا ورود پيدا كند.

مسئله‌اي را كه نبايد فراموش كرد اين است كه در عصر مدرن و با پيشرفت ابزارها و فنون فوق پيچيده، «جاسوسي» و كسب اطلاعات دست نيافتني از رقبا يا هر واحد سياسي در عرصه بين‌المللي كاملا طبيعي شده است و دستگاه‌هاي امنيتي كشورهاي مختلف به ويژه قدرتمند همواره از اين ابزار استفاده مي‌كنند. بنابراين خيال هيچ كشوري كه ميل به بازيگري در عرصه‌هاي مختلف منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي دارد نبايد از اين بابت راحت باشد. به اين دليل كه كشور رقيب بي‌شك به هر شكل ممكن در حال كسب اطلاعات از رقبا است. اما موضوع، زماني به مرز حساسيت و واكنش مي‌رسد كه اين جاسوسي افشا شود. اين همان مشكل اصلي آمريكا در قبال اسنودن است.

نوع و ميزان افشاگري اسنودن عمده كشورها را نسبت به رفتار آمريكا بدبين كرده و حتي به نوع رابطه آنها تلنگر زده است. اروپا اگر چه براساس شواهد متحد ايالات‌متحده آمريكا محسوب مي‌شود، كه در عمده كنش‌هاي بين‌المللي با آن همراه است، اما نبايد فراموش كرد كه دليل اين همراهي در بسياري از مواقع از سر ناچاري است. اروپا از زماني كه قدرت خود را در جنگ جهاني دوم رو به افول ديد و با طرح مارشال از سقوط كامل نجات پيدا كرد و پس از آن با قدرت رو به افزايش آمريكا در برابر سيل كمونيسم روسي در امان ماند،‌ تبديل به زير مجموعه‌اي براي آمريكا شد.

اين در حالي است كه متن سياسي و فرهنگي جهان كه در اين عصر بر همه كشورها تاثير گذاشته، برآمده از انديشه اروپايي است و اين يعني آنكه اين مجموعه سياسي در پنهان و در انديشه سياسي، خود را فراتر از آمريكا مي‌داند كه چند قرن پيش با مهاجران اروپايي و كوچ اجباري برخي از اقوام ديگر از جمله آفريقا، كشوري را تشكيل را دادند.

حال افشاي چنين اطلاعاتي از سوي يك شهروند آمريكايي كه عليه اتحاديه اروپا و ديگر كشورها بوده به همراه انديشه سياسي غالب بر جهان كه برآمده از تفكرات يوناني – اروپايي است، بار ديگر ميل اروپا را براي فاصله گرفتن از آمريكا بيشتر مي‌كند اما اين مسئله در حال حاضر چندان ممكن نيست. به همين دليل ذهن اروپايي آن را به روز مبادا خواهد سپرد تا زمانش فرا برسد.

اهميت ادوارد اسنودن براي روسيه و حتي چين ناگفته پيدا است. اسنودن به راحتي و به زودي نخواهد سوخت. جداي از اطلاعات افشا شده و اطلاعات اختصاصي كه تنها در اختيار روسيه و كمي چين قرار مي‌گيرد، وي از اطلاعات و توانايي‌هايي برخوردار است كه قادر است نفوذ و چگونگي ورود به حياط خلوت اطلاعاتي آمريكا را در اختيار مسكو و همچنين پكن قرار دهد. طي سال‌هاي گذشته مشخص شده است كه ضريب نفوذ و آسيب‌پذيري فضاي سايبري آمريكا كه اطلاعات پيچيده و ارزنده‌اي به همراه دارد زياد شده و حتي در اين‌باره همواره از نفوذ و «سرقت سايبري» چيني‌هاي پرتلاش گلايه داشته است. اگر به اين مسئله عطش روسي براي كسب اطلاعات امنيتي و بخصوص تكنولوژيكي و نظامي آمريكا افزوده شود، ‌حساسيت مسئله روشن‌تر خواهد شد. اما با تمام اين اوصاف مشكل كنوني روسيه و آمريكا و دليل لغو ديدار اوباما با پوتين،‌ اسنودن نيست...

تاثير فرهنگ‌روسي در قدرت افزايي

برخي از كشورها هستند كه داراي شخصيت بين‌المللي هستند. اين ميل و خواسته‌اي است كه در طول تاريخ و بر اساس انباشتگي فرهنگي فراهم شده است. از اين رو حتي اگر در مواقعي قدرت آنها رو به افول گذاشته شود، در دوره‌اي ديگر سر بر مي‌آورد. مسئله‌اي كه به طور مختصر درباره اروپا بيان شد. روسيه نيز از جمله چنين كشورها است و همواره در طول تاريخ در عرصه بين‌المللي كشوري تاثيرگذار بوده است.

اين رويكرد دست كم در شش قرن گذشته به ويژه در دوره تزارها و امپراطوري روسيه كه «سن پترزبورگ» پايتخت آن بود،‌ قابل مشاهده است. پس از انقلاب اكتبر ۱۹۱۷، روس‌ها تنها به مدت كوتاهي از عرصه بين‌المللي عقب‌نشيني كردند اما به زودي و پس از جنگ جهاني دوم دنيا را به دو قطب سوسياليستي (كمونيسم روسي) و سرمايه‌داري تقسيم كردند. در دوره پساكمونيسم نيز تنها ۱۰ سال (دهه ۱۹۹۰) نياز بود تا فرهنگ روسي بار ديگر ميل به بازگشت به قدرت در عرصه جهاني را پي بگيرد. اين خواسته برآمده از فرهنگ عمومي در حوزه اجتماعي روسيه است كه به شكل هويت ملي درآمده و در عرصه سياسي خود را نمايان مي‌كند.

شهروندان روسي كه در ۱۸۰ قوميت و ۱۲۰ زبان زندگي مي‌كنند همواره هويت و فرهنگ خود محوري را با خود به همراه دارند. مسئله‌اي كه بيش از آنكه منفي باشد، ‌مثبت است به اين دليل كه همين ميل به كسب قدرت و استفاده از آن، در سطح كلان و زماني كه تبديل به پروسه سياسي مي‌‌‌شود، ميزان تاثيرگذاري بين‌المللي را افزايش مي‌دهد. اين همان نكته‌اي است كه آمريكا را به رويارويي واداشته و در گذر لايه‌هاي مختلف، باراك اوباما را به لغو ديدار با ولاديمير پوتين متقاعد كرده است.

ولاديمير پوتين در چنين فرهنگي به نماد قدرت روسي تبديل شده است كه در جستجوي خويشتن روسيه است. حضور وي در دور دوم رياست‌جمهوري (از سال ۲۰۱۲) نشانگر آن است كه روسيه در ميل به بازگشت حاضر است وارد هر تنش و تجربه‌اي شود. بنابراين ادوارد اسنودن تنها يك نمونه و يك ابزار براي نشان دادن رويارويي دو كشور آمريكا و روسيه است. فرهنگ عمومي آمريكا نيز كه هويت سياسي مشخصي را برساخته است، چنين شرايطي را دارا است. بنابراين رو در رويي واشنگتن – مسكو بيش از هر چيز هويتي است.

موضوعاتي همچون كاهش تسليحات هسته‌اي، استقرار سامانه موشكي آمريكا و ناتو در شرق اروپا،‌ چالش‌هاي برآمده از گسترش ناتو به شرق، نوع بازيگري و بازيگرداني آمريكا در شرق و جنوب شرق آسيا، بحران عميق و نگران كننده سوريه و تحولات خاورميانه، جدال ماگنيتسكي،‌ موضوع همجنس‌گرايي گره خورده به حقوق بشر،‌ جنجال اسنودن و ... تنها نمونه‌هايي از اين رويارويي هويتي هستند كه در آينده به آن افزوده خواهد شد. با اين تصوير مي‌توان گفت تنش ميان دو كشور قدرتمند افزايش پيدا خواهد كرد و همين مسئله فضاي بين‌الملل را به سمت امنيتي شدن پيش خواهد برد. در چنين فضايي جدال سايبري و جنگ جاسوسي بيش از همه اهميت خواهد داشت. به اين دليل كه دارا بودن سلاح‌هاي فوق استراتژيك اجازه نمي‌دهد دو كشور به طور مستقيم رو در روي هم قرار بگيرند.

نويسنده: رضا حجت شمامي

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس